راز

چند روز پیش بود که با دید فیلم «راز» تصمیم گرفتم که کاملا مسیر افکارم رو تغییر بدم . اول به این دلیل که با این افکار منفی تا حالا به هیچ جایی نرسیده بودم و امتحان کردن این طرز تفکر جدید ضرری نداشت. دوم اینکه خودم بطور نسبی به قوائد و جریاد کلی راز اعتقاد داشتم.

پس تصمیم گرفتم که چیزهایی رو که میخام داشته باشم رو به ذهنم راه بدم نه چیزهایی که نمیخام داشته باشم! چون قانون راز به من میگه که هر چیزی رو که در ذهنت داشته باشی اون برات اتفاق خواهد افتاد مهم نیست که اون چیز از نظر تو بده یا خوب! مهم اینه که اون چیز در ذهن تو وجود داره پس حتما برات اتفاق خواهد افتاد. و هنر ما باید در این باشه که فقط به چیزهای خوب و مهم برای خودمون فکر کنیم تا برامون اتفاق بیفتن.

اینارو گفتم که بگم وقتی این پست رو نوشتم. اسم وبلاگم رو عوض کردم تصویر سر برگ وبلاگم رو عوض کردم زنگ گوشیمو عوض کردم و تا اونجایی که  تونستم سعی کردم که فکرم رو عوض کنم که امیدوارم که موفق شده باشم. توی این چند روزه همش به فکر راز بودم به خیال خودم فیلم رو با ویدئو ضبط کرده بودم ولی گند خورده بود به همه چیز و ظبط نشده بود. توی فکر این بودم که چطوری میتونم فیلم رو گیر بیارم؟! کلی جست و جو توی اینترنت کردم به سایت سروش سیما سر زدم. ولی چیزی دستمو نگرفت. تا اینکه دیروز نمی دونم چرا یه دفه به سرم زد برم کتابخونه ببینم که کارت عضویتم آماده شده یا نه! کارتم رو که گرفتم توی بخش کتاب های جدید داشتم یه نگاه سر سری مینداختم که یک دفعه چشمم افتاد به کتابی به اسم «راز / The Secret»» نوشته ی «راندا برن / Rhonda Byrne» یه دفعه برق از کلم پرید! ب عجله برش داشتم و مقدمش رو خوندم نویسنده ی کتاب همون کسی بود که فیلم رو ترتیب داده بود و تمام حرف هایی که توی فیلم از زبون افراد شنیده بودم توی کتاب آورده شده بود. بهتر بگم که فیلم نامه ی «فیلم راز» رو از روی این کتاب نوشته بودن. هرچی زور زدم کتاب خونه می گفت که فروشی نیست و امانتم داده نمیشه! سریع رفتم بیرون و به هرچی کتاب خونه بود سر زدم تمون جاهایی رو که به نظرم میومد ممکنه داشته باشه گشتم ولی همه تموم کرده بودن تا اینکه توی آخرین کتابخونه یه دفعه پیداش کردم و خریدمش و الان کنار دستمه.

این یعنی چی این یعنی همون قانون جاذبه .یعنی راز! من این کتاب رو به خودم جذب کرده بودم آخه چرا باید من بدون هیچ دلیلی برم کتاب خونه و کاری رو که هیچ وقت انجام نمیدادم انجام بدم و کتاب رو ببینم! این راز رو برای من اثبات میکنه امیدورام که با قدرت بتونم ادامه بدم.

خلاصه ای از راز رو که درآخر کتاب آورده شده می نویسم:

* تو باید تخته سیاه زندگی ات را با هرچه میخواهی پر کنی.

* تنها کاری که باید انجام دهی این است که حس خوبی داشته باشی.

* هرچه بیشتر از قدرت درون خود استفاده کنی قدرت بیشتری را بسوی خود می کشی.

* کاری را انجام بده که به تو لذت می دهد. اگر نمی دانی چه چیزی موجب لذتت می شود از خود بپرس: «لذت من در چیست؟» وقتی به لذت خود مقید باشی سیلی از موارد لذت بخش را بسوی خود جذب می کنی. چون لذت را متجلی می کنی.

برای دانلود فیلم به اینجا مراجعه کنید

دربارهٔ Sajad Jalilian

Software Developer
این نوشته در عمومی ارسال شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

28 پاسخ برای راز

  1. hossein :گفت

    تو این کتاب بیشتر تاکید بر روی انسان است و انسان مرکز عالم قرار گرفته
    در اسلام ما فرهنگ هجرت از خود به خدا داریم
    و هر انسانی که نفسش ملاک قرار گیرد لاجرم به دام هواهای نفسانی می افتد
    دچار شدن به هواهای نفس بندگی شیطان را در بر خواهد داشت
    خداوند می فرماید: ای فرزندان آدم آیا با شما عهد نبستم که شیطان رانپرستید؟
    چاره ی این کار درخواست از خدا و توکل به اوست
    حتی بند کفش خود را نیز از خدا بخواهید

  2. ابوالفضل :گفت

    امام علی (ع):مراقب افکارتان باشید که افکارتان گفتارتان می شود.مراقب گفتارتان باشید که گفتارتان رفتارتان می شود.مراقب رفتارتان باشید که رفتارتان عادتتان می شود.مراقب عادتتان باشید که عادتتان شخصیتتان می شود. مراقب شخصیتتان باشید که شخصیتتان سرنوشتتان می شود.
    حال قسمت اول و آخر حدیث امام علی (ع) را کنار هم بگذارید:
    که نتیجه کلی می شود: مراقب افکارتان باشید. که سرنوشتتان می شود.
    می بینیم که ائمه معصوم ما سخنان زیبا و سر نوشت سازی را برایمان به جا گذاشته اند اما اندک افرادی هستند که این سخنان را با دقت خوانده و تجزیه و تحلیل کرده و به کار بگیرند.
    اگر خودمان خوب دقت کنیم و آگاهانه عمل کنیم(که اول به خودم می گویم)دیگر نیازی نیست که همیشه منتظر بنشینیم تا غربی ها موردی را برایمان کشف کنند(راز).
    ان شاءالله و توکل به خدا می توانیم. (موفق باشید)

  3. hadi :گفت

    با جملاتي كه در راز گفته ميشه , واقعا زندگي انسان دگرگون ميشه
    يادتون باشه حتما اهداف رو به صورت تصوير در ذهن خود ببينيد تا به واقعيت تبديل بشه
    .
    سجاد: منم با شما دوست عزیز موافقم, فکر کنم هردوی ما موافق باشیم که باید دوستانی که به اون آگاهی دارند ازش استفاده کنند و خوشبخت باشند. هر روز بهتر از دیروز

  4. amir :گفت

    That’s bloody right
    it really works
    i love you god

  5. محمد :گفت

    واقعا عالیه من تازه این کتاب رو خواندم ونتایج انرا دیدم

  6. ali :گفت

    هیچ شکی نیست که این قانون صددرصدوجود داره.خلاصه با این قانون یه ماشین خریدم.از دل هیچ به همه چیز رسیدم

  7. الهام :گفت

    سلام!
    من این فیلم رو به زبان انگلیسی دیدم. دنبال نسخه فارسی کتاب یا فیلم می گردم برای یکی از اقوامم . می دونید از کجا می تونم دانلود کنم؟

  8. صدف :گفت

    من هم کتاب راز و خواندم هم فیلمش و دیدم و در زندگی من خیلی تاثیر داشت. وقتی در این باره با یکی از دوستام صحبت کردم گفت من تنها چیزی که در حال حاضر می خواهم این است که به قیافه ی دلخواهم برسم اخه از قیافش راضی نیست و همیشه دوست داشته که شبیه یکی از شخصیتای معروف و خوشگل بشه. ازم پرسید که راز در این باره هم جواب میده؟ من جوابی نداشتم که بهش بدم نظر شماها چیه؟

  9. هادی :گفت

    دوستانی که کتاب راز را میخواهند دانلود کنند کافیه یه سرچ بزنن کلی سایت هست که این کتاب با ارزش را برای دانلود گذاشته اند. چند تاشو میزارم

    http://www.gtalk.ir/t3824/

    http://tarmoo.activebb.net/forum-f53/topic-t1184.htm

  10. rasool :گفت

    اگر امکانش هست کتاب راز را برای دانلود بزارید (رایگان) هرجا رفتم گیرم نیومد .ممنونم ادامه بده

  11. نیما :گفت

    واقعا عالیه .
    من قبلا به ان چیزها توجه نمی کردم ولی از زمانی که این فیلم رو دیدم زندگیم عوض شد.
    من میخواستم برم سربازی و همش با خودم فکر میکردم که کجا قراره بیوفتم ولی وقتی قانون جاذبه رو یاد گرفتم اون جایی که میخواستم بیوفتم رو برای خودم تصور کردم . باورتون نمیشه فردای اون روز مربیم بهو گفت که دفترچت رو بده به من . من رو تو همون باشگاه به عنوان سرباز گرفتند بعد از دوره آموزشیم رفتم اونجا ،اونجا فقط ورزش میکرم و سربازیم هم می گذشت.
    و اینطور شد که به این قانون ایمان آوردم .
    خدایا متشکرم .

  12. بهروز :گفت

    ديويد بوهم نظريه پرداز فيزيك كوانتوم معتقد است هر بخش از كاينات حاوي اطلاعاتي از تمام بخش هاي كائنات است . به عبارت ديگر تمام اطلاعات كائنات در وجود هر فردي حتي در سلولي مجرد از جسمش وجود دارد . اطلاعات مربوط به كائنات شامل زمان هم هست بنابراين تغيير دنيا در يك لحظه با انرژي ظريفي مثل انديشه صرفا توهم نيست . تئوري كوانتوم كه هشت دهه است امده و ديدگاه بشريت را به كلي تغيير داده به خبي بيان مي كند كه همه چيز به طور همزمان اتفاق مي افتد . پس شكل موازي خواسته ها كه همان انديشه است و انديشه هم همان انرژي قدرتمند بشريت است هم اكنون وجود دارد . با توجه به اينكه همه چيز در نهايت به انرژي مطلق ختم مي شود و در حال حاضر هنوز 3% از پتانسيل ذهن به حداكثر رسيده (البته در مورد كساني مثل ديويد كاپر فيلد يك مقدار بالاتر از درصد مذكور است) اينده اي مبهم و فوق العاده بزرگ براي بشريت پيش بيني مي كنم و انسان به زودي به چيزي مثل مردمان فيلم (شهر تاريك) خواهد شد . من يك روز كتاب راز وفيلم راز را هر دو با هم خواندم و ديدم . (براي سورپرايز خودم خواستم هر دو را باهم مشاهده كنم) ان روز براي هميشه در تقويم زندگي من ثبت شد و تازه ان تاريخ را هم براي خود نام نهدم (جشن راز) و تصميم دارم هر سال در همان روز يك جشن به پاس تاريخ تحول فوق العاده بزرگم اجرا كنم . مي خواستم كه يك كم از خاطرات بزرگ اين چند روزي كه از ان تاريخ مي گذرد را برايتان تايپ كنم ولي بايد بگويم كه من مقداري محافظه كارم و با در ميان گذاشتن اينها با شما حس خوبي ندارم . اما يك چيز ديگر هم مي نويسم و ان اينكه خدايي وجود ندارد مگر اينكه منظورمان از خدا همان ميدان عظيم انرژي كائنات باشد و شما اگر يك كم كتابهاي فيزيك كوانتوم و از جمله كتابهاي هاوكينگ را خوانده باشيد و پس از ان راز را هم هضم كرده باشيد به اين درك فوق العاده ميرسيد كه خدا به شكلي نيست كه اكنون مذهبيون مي شناسند و باقي مكاشفات با خودتان. قدرتمند و شاداب وموفق باشيد
    .
    سجاد:بخاطر نوشته ی خوبتون خیلی ممنونم

  13. آوا آویده :گفت

    در مورد راز: آوا آویده

    این راز کشف شد بود ….این راز دفن شده بود… این راز دوباره کشف شد.
    این راز حقیقتی بود که با خلقت انسان خلق شد و انسان با آن همراه بود تا موقعی که این راز مورد طمع قرار گرفت و فراموش شد آن موقع بود که نا باوری و نا امیدی در انسان ها ریشه زد و آن ها را گرفتار ظواهر کرد…در این میان افراد کمی بودند که راز را در قلبشان نگه داشتند و به نسل های بعد منتقل کردند بدون اینکه کسی بداند.با این وجود شاید افسانه ها واقعیت دارند….و چیزهایی که تا به حال میاندیشیدیم محال است واقعیت داشته…شاید با باور این راز راحت تر متوجه شویم که چرا ابراهیم در اتش نسوخت…چرا موسی دریا را شکافت و محمد معجزات داشت….و دلیل این همه اتفافات عجیب در اطراف ما…
    این راز جواب تمام چیزهایی است که بود و هست و خواهد بود…این راز هیچ چیز را به تو نشان نمیدهد مگر خود را.
    دلیل بودن و هستن تو خودت هستی و حقیقت این است هر آنچه تو هستی نتیجه افکار تو در گذشته است.
    این راز فقط میخواهد تو به اوج خود باوری برسی تا به هر آنچه بخواهی برسی شاید حالا بهتر درک شود که چرا بوداییان میتوانند روی آب راه بروند یا بابلیان چنین معجزاتی دارند و چگونه مرتاضان بر روی شیشه خورده میخوابند .
    این کتاب یک رمان یا یک داستان خیالی نیست که پس از خواندن آن را ببندی و درون کتابخانه بگذاری این دیگر به مهارت تو بستگی دارد که چگونه در زندگی آن را به کار ببری شاید اول برایت باورش سخت باشد ولی اگر کم کم معجزات را در زندگیت ببینی خودت کشش به آن سمت را پیدا میکنی چه کسی هست که از رسیدن به خواسته هایش لذت نبرد؟؟؟؟
    همه چیز باور است زندگی تو خود تو خدای تو رویای تو هر آنچه تو میبینی و احساس میکنی بستگی به باور تو دارد .از بچه گی به ما گفته اند دست به آتش نزن آتش میسوزاند و ما از کودکی با ترسی از آتش بزرگ شدیم .و مطمعنا اگر الان هم به آتش دست بزنیم میسوزیم چون با اعماق وجودمان باور داریم که آتش میسوزاند و جای هیچ شکی وجو ندارد . تا به حال از خودت پرسیدی که چرا به تو نگفته اند آتش سرد است؟شاید اگر با همین باور بزرگ میشدیم و با تمام اعماق وجود این را درک میکردیم آتش ما را نمیسوزاند همان طور که ابراهیم را نسوزاند. او در آن لحظه باور کرده بود که آتش سرد است پس او هم راز را کشف کرده بود.
    باور یعنی همان ایمان یعنی مطمعن, بدون هیچ شکی بی برو برگرد.
    ادیان به ما گفته اند که ما تکه ایی از خداییم مگر خدا خالق نیست؟خوب پس ما هم خالقیم چون تکه ایی از اوییم.
    او مگر خالق زندگی ما نبود؟خوب ما هم خالق زندگی خودمان هستیم چون تکه ایی از اوییم.
    او مگر منبع کامل و بی عیب و نقصی از زیبایی ها و شادی ها نیست؟خوب ما هم مبعی از زیبایی ها و شادی ها هستیم چون ما تکه ایی از اوییم. ولی ما قدرتی داریم که میتوانیم به همان اندازه که خوبیم بد هم باشیم و این ها زمانی پدید میاید که ما از باور عظمت بی پایان خودمان غافل شویم.

    «افکار تبدیل میشود به اجسام»
    این جمله را بارها و بارها در کتاب راز یا فیلم راز شنیده اید زیرا آنچه میاندیشید را باور دارید البته اگر احساستان با افکارتان هماهمنگ باشد و در این صورت است که روی بسامد دریافت میروید و هر آنچه میخواهید را دریافت میکنید.همان طور که گفتم شما خالق زندگی تان هستید. اگر در مورد چیزهایی فکر کنید که دوستش دارید در صورتی که با احساستان هماهنگ باشد و با حسی مثبت آن را دریافت کنید مطمعنا شما آن را خیلی زود در زندگی پرشکوه خود خواهید دید.
    روش سه برای سه راز میتواند در زندگی کمک های بسیاری رو به شما بکنه تا رویاهای زیبای شما در زندگی قشنگ شما پدیدار بشود میتوانید از یک چیز کوچک شروع کنید یک پر رو به سوی خودتون جذب کنید بگذارید کمکتون کنم.
    1-اول با یک حس مثبت از آن پر را (به هر شکلی و شمایلی که دوست دارید )به کانات شفارش دهید
    2- این مرحله به نظر من مهمترین مرحله در این روش است .باور کنید خیلی راحت هست چشمهایتان را ببنید و به آن پر فکر کنید فففففقققققطط روی آن پر متمرکز شوید نه به این که الان کی ممکنه زنگ بزنه و امشب شام چیداریم و…… اون پر رو توی دستاتون بگیرید نرمی زبری لطافتشو حس کن همون طور احساس کن که انگار اون پر رو همین حالاداری نه اینکه ای کاش میشد اون پر رو داشتم چون کانات برای پدید اوردنش به اون حس احتیاج دارند باید طوری رفتار کنی که انگار الان هیچ احتیاجی بهش نداری چون تو الان اون رو داری با تمام وجود داشتنش رو احساس کن و بدون کانات به احساس تو پاسش میدهند.بعد بهتره که توی دفتر خاطراتت یک صفحه برای اون پر خالی بگذاری تا وقتی دریافتش کردی اون جا بچسبونیش و خاطره قشنگ اولین جذب خودت رو توی اون صفحه بنویسی یا میتونی اون خاطره رو بنویسی درهمان مرحله دریافت به زمان ماضی بنویس من بسیار خوشحالم و پروردگار را شاکرم که این پر به سوی من جذب شد و الان این پر در کنار من قرار داره و…..هر طور دوست داری ادامه بده و با تمام وجود احساس کن .در این مرحله بسیار مهم هست که ایمان داشته باشی که به دستش میاری تا جای هیچ شکی برات باقی نمونه.
    3-مرحله دریافت :این مرحله کاملا به حس تو بستگی داره که حس مثبت و خوبی داشته باشی تا خواسته خودت رو به سمتت جذب کنی تا در زندگی تو پدیدار شود احساسات تو راهنمای خوبی است که به تو میگوید که الان تو روی بسمامد دریافت قرار داری یا نه اگر الان حس خوب و فوق العاده ایی داری بدون احساس تو میگوید همه چیز درست است و اگر نه…
    این سوال را در این مرحله از خودت بپرس من الان رو ی چه بسامدی هستم؟و بگو من الان دارم(خواسته ات رابگو)با بهترین احساس به سمت خودم جذب میکنم.

    در تمام این مراحل باید حس خوبی داشته باشی و ایمان محکم و خداوند را شکرگزار باشی زیرا شکرگزاری باعث میشود هر انچه بابتش خداوند را شکرگزاری بیشتر وارد زندگیت شود.
    نکته ایی که این جا مطرح هست این است که که کی به دستم میرسه؟ خوب برای جواب باید گفت برای کانات زمان مطرح نیست یا یه قول بعضی ها زمان زاییده تفکر انسان است و زمان وجود ندارد. تو بدان که به آنچه که میخواهی میرسی و نباید بگذاری ناامیدی و ترس و… به سراغت بیایند هر وقت ناامیدی و ترس به سراغت آمد با صدای بلند بگو من دارم اون رو(خواسته ات را) به سمت خودم جذب میکنم و وقتی به دستش بیارم حس فوق العاده ایی خواهم داشت پس من دوست دارم (خواسته ات)زود تر پدیدار شود .میتونی هر وقت بیکار شدی و روان ارامی داری به آن پر فکر کنی نه اینگه این مراحل را دوباره انجام دهی فقط به آن پر فکر کن و احساس خوبی که برات به وجود میاورد اون حس مثبتی که وقتی به دستش میاوری.

    شکرگزار باش:شکرگزاری و قدر دانی به خاطر هرچیزی فقط سبب میشه از اون چیز بیشتر به زندگیت راه بدی همیشه خداوند مهربون رو به خاطر اون چیزهایی که داری شکر کن.

    بزرگان تاریخ و پیامبران ما این راز را به صورت کلماتی برای ما باقی گذاشتند . آن ها پی برده بودند به قدرت خودشان یعنی قدرت فراوان یک انسان و این همه شگفتی را درک کرده بودند و از این علم و عشق بی پایان خداوند در تعجب بودند.
    این راز همه چیز است و آن کسی خوشبخت و پیروز است که از این راز استفاده کند چیز شگفتی نیست ما همین هستیم ولی چون این راز برای مدت طولانی فراموش شده بود درک ان برایمان سخت است و گاهی مردم میگویند بسته دیگه این حرفا چیه چرا رفتی تو تریپ هری پاتر!ولی چی میشه گفت ؟راز آن ها هنوز دفن است ولی مطمعن باش روزی همین افراد از تو میپرسند تو چه طور تونستی همچین زندگی خوبی رو با این همه موفقیت برای خودت بسازی؟و تو میگی با همون تریپای هری پاتری!
    بار هم میگم این راز عجیب نیست چون فراموش شده بود, کمی عجیب و باور نکردنی است درصورتی که ما باید همین میبودیم .
    تمام زندگی زیبایی است پس لذت ببر و به دیگران کمک کن که از زندگیشان مانند تو لذت ببرند.

    همیشه حس مثبت و خوبی داشته باش .
    -نمیشه آخه چی طور؟
    اولین چیزی که میشه گفت اینه که شما ابتدا باید کلمه ی (نمیشه) رو از درون جمله حذف کنی چون خود این کلمه نتونستن رو به دنبال دارد.
    یک مثال:شما یک چک دارید میرید به بانک دو تصور در شما ایجاد میشه 1-اون چک پاس میشه 2- اون چک برگشت میخوره و ما طبق عادت روی احتمال دوم متمرکز میشیم وای نکنه چکم برگشت بخوره….وای اگه برگشت بخوره خاک بر سر میشم…..وای اگه برگشت بخوره…
    مردم معمولا روی عکس العمل نشان دادن به چیزهایی که نمیخوان متمرکز میشوند و مرتب میبینند که در زندگی به این گونه اتفاقات بر میخورند و میگویند وای من خیلی بد شانسم! بیبین همین جور پشت سر هم چیزهای منفی رو به سوی خودشان جذب میکنند .
    از اینجا نتیجه میگیریم که باید متمرکز شد روی آنچه که میخواهیم.
    سعی کن در روز از کلمات مثبت بیشتر استفاده کنی و از کلمات منفی حداکثر استفاده رو بکنی و به جای واژه (ن)از واژه های دیگه ایی استفاه کنی این جمله خیلی میتونه بهت کمک کنه هر وقت میخواهی یک جمله منفی به کار ببری یک مکثی کن و از خودت بپرس *من چه چیزی میخواهم* مثال هایی میزنم:

    -امروز دیر نکن ——-> من چه چیز میخواهم؟—— من چه چیز میخواهم؟—-<حتما بهم زنگ بزن
    و……

    آرزو دارم که بتوانید در زندگیتان آن بشوید که میخواهید و میدانم که میتوانید چون خدا تواناست و ما تکه ایی از اوییم پس ما نیز تواناییم. آوا آویده

  14. آوا آویده :گفت

    چرا شما با مجوز از سایت تیم راز یه تیم راز دیگه به زبون فارسی نمیزندید؟

  15. آوا آویده :گفت

    به نام خداوندی که او را شکرگزارم

    این واقعا شانس بزرگی هست که ما با راز آشنا شدیم یا شاید بزرگترین شانس زندگی ما همین راز است.
    خیلی وقت پیش من با راز آشنا شده بودم.مطمعنا این به خاطر این بود که من از ته قلبم دوست داشتم تعقییر کنم ….دنبال یک تحول بزگ در زندگی ام بودم …من کتاب های زیادی شبیه به بحث راز رو خونده بودم مثل شفای زندگی,کتاب های خانم لویز هی و…. اون کتاب ها کتابهای خوبی بودند ولی به نظر من راز بهتر از همه ی این ها بود راز به من یاد داد که چه طور همه این ها رو توی زندگیم به کار ببرم .
    من اول کتاب راز رو خوندم بعد فیلمشو دیدم هر روز من این فیلم رو تماشا میکنم چون احساس فوق العاده ایی رو برام به وجود میاره و یه دفتر برای خودم درست کردم اسمش رو هم گذاشتم دفتر «زندگی من» توش تمام جمله ها یا فرمول های راز رو نوشتم من فقط یک ماه است که از راز استفاده میکنم به چیزهایی دست یافتم که هر وقت بهشون فکر میکنم به قدرت بی پایان خودم و کانات وخدا پی میبرم یه داستان جالب در مورد خودم وقتی از راز استفاده کردم رو براتون میزارم وم واقعا حیرت زده شده بود ….

    من هیچ وقت از عروسک خوشم نمیامد ولی توی عروسک فروشی یک عروسک نوزاد خوابیده دیده بودم که واقعا ازش خوشم اومده بود دلم میخواست بخرمش ولی قیمتش گرون بود و توی این هفته پول کافی برای خریدش نداشتم تصمیم گرفتم عروسک رو به سوی خودم با استفاده از راز جذب کنم از راهکار «سه برای سه» راز استفاده کردم یعنی :1- اول اون عروسک رو با یه احساس فوق العاده خواستم با تمام وجودم 2-باور کردم که اون عروسک رو قبلا داشتم چشمامو بستم و عروسک رو تصور کردم دستاشو پاهاشو بقلش میکردم مرحله باور فقط برای اینه که ما برای چند لحظه به خواستن خواستمون توجه نکنیم و حس کنیم که داریمش چون کانات برای پدید آوردنش به این احساس نیاز داره (من توی مرحله باور عروسک رو تصور کردم و بیشتر روی این کلید کردم که لباسش صورتی باشه و چشماش بسته)3- رفتم رو بسامد دریافت با یه حس خوب که انگار عروسک دستمه دریافتش کردم و خداوند رو شکر کردم که بهم این عروسک رو داد و کنار تختم جایی برای عروسک باز کردم تا وقتی که خریدمش جایی براش داشته باشم(اقدام)
    حدود سه یا چهار روز گذشت البته این رو بگم که توی این سه یا چهار روز هم من این عروسک رو به سوی خودم جذب میکردم نه این که دوباره این مرحله ها رو انجام بدم من فقط 5 دقیقیه در روز به داشتنش فقط فکر میکردم و حس خوبی داشتم خلاصه عروسک فروشی که من اون عروسک رو انجا دیده بودم عروسک رو تموم کرده بود ولی من نامید نشدم و مصمم تر شده بود یه شب با خانواده محترم شام رفته بودیم بیرون سر راه یه عروسک فروشی بود من و مامانم رفتیم تو گفتم یه عروسک میخوام نوزاد باشه و چشاش بسته و لباسش…هنوز جملمو تموم نکرده بودم که خانم فروشنده عروسک توی تصور من رو برام از توی جعبه در آورد پاهام یخ کرده بود دهنم باز مونده بود یعنی کاملا همون بود با چشمای بسته و لباس صورتی همون که من دیده بود خدای من چه طور میشه تازه اون شب هم مامانم پولشو حساب کرد و من به چیزی که میخواستم با بهترین شرایط رسیدم بدون این که هیچ ضرری بکنم فقط از ته قلبم خدا رو شکر میکردم تازه یه چیز جالب دیگه فروشنده گفته بود این آخرین عروسک بود دیگه عروسک نوزاد نداشتیم!!!!!!

    و بعد از اون اتفتق های فوق العادهی دیگه ای هم افتاد.
    شاید با خودت بگی من یه سری چرت و پرت رو برات بار کردم ولی این دقیقا همون چیزی هست که برای من پیش اومد .***تو*** باور کن قدرت بی پایان خودت رو اون حس برتری که داری اون وجود با ارزش و توانات رو اون قدرتی که میتونه دنیارو تعقییر بده اون قدرت توی توست درون احساست درون تفکرت .من الان به مرحله ی بالای خود باوری رسیدم و دارم معجزات را در زندگی خودم میبینم من بر افکارم غلبه کردم و امپراطوری را به نام ***هر آنچه من بخواهم*** بنا کردم موفقیت ها خوشی ها شادی ها لحظه های خوش همه در انتظار اینند که من آنها را بخوانم… و این را هیچ وقت فراموش نمیکنم (((((*خدایا متشکرم*)))

  16. بهزاد :گفت

    سلام من پیش از دیدن این فیلم کتابهای دکتر ژوزف مورفی و یا همین دکتر علیرضا آزمندیان را خوانده بودم اما با دیدن این فیلم گرچه همۀ آن حرفها دوباره تکرار شدند اما به یک کشف عجیب رسیدم این که همۀ آن اتفاقات شیرین فقط برای یک نفر رخ نداده است بلکه هر رویداد برای یک نفر بود. خوب ما ایرانیها هم میدانیم شانس در خانۀ هر کس را میزند. توهمی بالاتر از این نیست که ما فکر کنیم آن هستیم که می اندیشیم. اگر موافق باشید pdf حرفهایم را میفرستم

  17. راما راد :گفت

    من پزشکم چند روز پیش یکی از مریض هام از درد شکم خودش ناله میکرد این یه درد طبیعی بود و به تشخیص من احتیاج به خوردن دارو نبود ولی ایشون برای تجویز دارم پافشاری میکردن من هم چند تا قرص شکر از توی کشوی میزم در آوردم و گفتن خانم ببینید این قرص ها یک سری قرص های خارجی هستند که توی ایران پیدا نمیشه و من این قرص ها رو به شما میدم ولی به کسی نگید….و هر کدوم از این قرص ها رو 50000تومان به ایشون فروختم بعد بهشون گفتم بعد از خوردن این قرص 45 دقیقه بعد به من زنگ بزنید آخه این قرص 45 دقیقه ایی عمل میکند چند ساعت بعد ایشون تماس گرفتن و گفتن عالی بود دردم به طور کلی از بین رفت و میگقتن هیچ دارویی تا به حال نتونسته بود به این سرعت درد قاعدگی ایشون رو از بین ببره من هم برای ایشون قضیه رو توضیح دادم باورشون نمیشد اون شب هم ایشون اومدن و پولشونو پس دادم… این عالیه که ما به هر چیزی که میاندیشیم همان میشود آخه زندگی از این هم آسان تر…راز همه چیز است .من توی زندگی به هر چیزی که میخواستم رسیدم و همچنین نیز از رسیدن به خواسته هایم لذت میبرم من از خیلی وقت پیش از راز استفاده میکردم ولی نمیدونستم که دارم از اون استفاده میکنم از نظر اطرافیان من یک دختر مسلط ,قوی,خوشبخت هستم چرا دوروغ بگم همین حس رو خودم هم دارم ولی بعد این که با راز آشنا شدم راه های درست تر را اموختم طوری که هر کسی از زندگی بی عیب و نقص من اتگشت به دهان میماند …..(با آرزوی یک زندگی بی عیب و نقص برای همه ی شما) راما راد

  18. مژگان :گفت

    من هم حدودا دو روزه كه اين كتاب رو گرفتم تو دستم و دارم مي خونم و واقعا دلم مي خواد بدونم كه چقدر به چيزهايي كه تو كتاب گفته شده رسيده اي؟ دلم مي خواد كه جواب كاملي بگيرم.

    سجاد:من در این مورد تمرکز کافی نداشتم و به موارد بزرگی دست پیدا نکردم. ولی هر موقه که استفاده کردم کاملا برام فعال بوده. دیدن کسی که میخاستم. خریدن چیزی که می خاستم و اینجور چیزها. ولی باید اعتراف کنم که هنوز زندگیم جادویی نشده. شاید بخاطر اینه که این آخری ها تمرکز روی راز نداشتم. ولی این مشکل از من بوده نه از جهان اطراف من!
    سعی می کنم که از الان هدفی رو تعیین کنم و کل مجرا رو از شروع تا آخرش یاداشت کنم و وقتی بهش رسیدم باری همه توی همین وبلاگ می نویسم. البته الان تصمیم رو گرفتم ولی تا انجامش ندیم چیزی نمیگم . منتظر باشید

  19. ستاره :گفت

    با سلام به همه منم اين فيلم رو ديدم وخيلي عالي بود و الان تو زندگيم با آرامش و مثبت انديشي بيشتري حركت مي كنم سي دي راز تو بعضي كتاب فروشي ها هست

  20. meisam :گفت

    عالیه فکر می کنم همه این چیزا درسته

  21. ابي :گفت

    من اعتقاد دارم چون برای من و دوستم که پزشک است اتفاق افتاده

    سجاد:کاش بیشتر توضیح میدادی تا ما هم از تجربت استفاده کنیم ابی جان

  22. مهدی :گفت

    حتما حتما حتما راز را ببینید و به ان باور داشته باشبد باور نداشتن شما تغییری در کار کائنات نمی اورد . کائنات می گوید فرمانبردارم ارباب

  23. مهدی :گفت

    کاملا درسته و حقیقت محضه … اگه به خدا اعتقاد داری و دوست داری بیشتر در مورد خدا بدونی همه مطالبی رو که تا حالا در مورد خدا شنیدی در قالب راز برای خودت دوباره باز آرایی کن … نتیجش هیجان انگیزه ….

  24. Reza. R :گفت

    راستی یه توصیه !
    حتما واسه وبلاگت یه آرم RSS آپلود کن و بالای سایدبارت بذار. اینجوری آمار مشترکینت بیشتر میشه.
    چون کاربرا حوصله اینکه دنبال فید رو بگردن ندارن پس بهتره سریعتر پیداش کنن، خودم 1 دیقه دنبالش گشتم.

  25. Reza. R :گفت

    ایول.
    من کاملا به این موضوع اعتقاد دارم. همیشه به همون چیزی میرسیم که تو ذهنمون داریم. من خیلی قبل از اینه این فیلم رو ببینم به این موضوع اعتقاد داشتم.
    همیشه اگه پیش خودت امتحان رو آسون فرض کنی، راحتترین سوال به تو میافته و وای به حال اونایی که از امتحان میترسن.(این یه نمونش سر امتحان آز-فیزیک2 کاملا برام اتفاق افتاد).
    تو خوابگاه همیشه منو به عنوان شادترین آدم میشناسن و همیشه میگن با اینکه تو واسه امتحان چیزی نمیخونی چرا نمرت همیشه بیشتر از ما میشه. برای اینکه من خودمو باور دارم، باری اینکه این منم که میتونم حتی اگه بخوام دنیا رو عوض کنم.
    فک میکنم تو اولین نفری باشی که مثل من این طرز فکرو داری. آفرین از آدمایی مثل تو خیلی خوشم میاد که بخوان با ساده گرفتن زندگی به بهترین مقاصد برسن. مطمئن باش آدم موفقی میشی. واسه خودمم این امیدو دارم.

  26. abbas manesh :گفت

    من این راههایی رو که می خواهی بری رفتم و مطمئن باش که جواب میده و تو رو به شادکامی که همان هدف همه ما از زندگی میرسونه از افکار و ا فراد منفی دوری کن و ادامه بده عزیزم

  27. «محمد» :گفت

    شدیدا وسوسه شدم که این فیلم را ببینم! حوصله‌ی خواندن کتاب را ندارم! :‌)

  28. نیلوفرزاهدی :گفت

    ای ولا با عوض کردن زنگ موبیل و اینا که توصیه فرمودید تحول ایجاد میشه ؟ فکر نمیکنم عزیزم

بیان دیدگاه